محدثه ی آسمانی ۲
عکس شهدا را می بینیم ... عکس شهدا عمل می کنیم

 

 

« بسم الله الرحمن الرحيم ...؛ اين وصيت حسين‌بي‌علي است به برادرش محمد حنفيه.

حسين گواهي مي‌دهد به توحيد و يگانگي خداوند و اين که براي خدا شريکي نيست

و محمد (ص) بنده و فرستاده اوست و آئين حق ( اسلام ) را از سوي خدا

( براي جهانيان ) آورده است و شهادت مي‌دهد که بهشت و دوزخ حق است و

روز جزا بدون شک به وقوع خواهد پيوست و خداوند همه انسان‌ها را در چنين روزي زنده خواهد نمود. »

 

امام در وصيت نامه‌اش پس از بيان عقيده خويش درباره توحيد و نبوت و معاد،

هدف خود را از اين سفر اين چنين بيان نمود:

 

« من نه از روي خودخواهي و يا براي خوشگذراني و نه براي فساد و ستمگري

از شهر خود بيرون آمدم؛ بلکه هدف من از اين سفر، امر به معروف و نهي از منکر

و خواسته‌ام از اين حرکت، اصلاح مفاسد امت و احياي سنت

و قانون جدّم، رسول خدا (ص) و راه و رسم پدرم، علي‌بن‌ابيطالب (ع) است.

پس هر کس اين حقيقت را از من بپذيرد ( و از من پيروي کند )

راه خدا را پذيرفته است و هر کس رد کند ( و از من پيروي نکند )

من با صبر و استقامت ( راه خود را ) را در پيش خواهم گرفت تا خداوند در ميان من و

بني‌اميه حکم کند که او بهترين حاکم است.

و برادر ! اين است وصيت من به تو و توفيق از طرف خداست.

بر او توکل مي‌کنم و برگشتم به سوي اوست. »

منبع: بحارالانوار،

44/329

 




تاریخ: دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:امام حسین , محرم , عاشورا , وصیت نامه ,
ارسال توسط رهگذر

 

 

 

يكى از خصوصيات قيام حسين بن على عليه السلام و از پيامهاى عاشورا اين است

كه آن حضرت على رغم قلت ياران و كثرت دشمنانش كه بايد طبق محاسبات ظاهرى

به هر نحو ممكن ، اصحاب و ياران خويش را براى كمك و ياريش دعوت و تشويق و

در صورت نياز از جايگاه ولايت و امامت ، آنان را مجبور و ملزم نمايد، ولى برخلاف اين روش ،

آن حضرت در موارد مختلف ، گاهى به طور عموم و گاهى به طور خصوص ،

به آن اجازه انتخاب كارزار يا تر...

((و من به همه شما اجازه دادم به وطنهاى خود برگرديد، همه شما آزاد هستيد و

من بيعتى در گردن شما ندارم ، اينك شب فرا رسيده ، تاريكى آن را مركب خويش قرار دهيد

و هر يك از شما دست يكى از اهل بيت مرا بگيريد و به سوى شهر و ديار خود متفرق شويد )).

امام عليه السلام نزديك غروب تاسوعا يا پس از نماز مغرب شب عاشورا،

خطاب به اهل بيت و اصحاب خود، خطبه اى ايراد فرمود، در آن خطبه ضمن

سپاسگذارى از همه آنان خبر شهادت خويش را كه در كربلا واقع خواهد شد، ا

ز زبان رسول خدا صل الله عليه و آله وسلم نقل فرمود و اين جمله را هم اضافه نمود كه

اينك زمان اين شهادت فرا رسيده است ، سپس به تمام اهل بيت و يارانش ‍ فرمود شما

در رفتن و نجات جان خويشتن آزاد هستيد. و جمله ياد شده از فرازهاى همين خطبه است :

 

3 - حسبكم من القتل بمسلم ، اذهبوا قد اذنت لكم .(102)

 

((فرزندان عقيل ! كشته شدن مسلم بن عقيل براى (خانواده ) شما بس است ،

من شما را مرخص كردم از اين منطقه بيرون برويد )).

امام عليه السلام در سخنرانى شب عاشورا (در فراز قبل اشاره گرديد)

پس از اجازه مرخصى عمومى و پس از شنيدن پاسخ ياران خويش كه

دليل وفادارى و ايمان ثابت آنان بود،

متوجه فرزندان عقيل گرديد و آنان را بالخصوص مورد خطاب قرار داد كه :

((حسبكم من القتل بمسلم ، اذهبوا قد اذنت ك آن را داده و حتى نزديكترين

اهل بيت خويش را نيز در اين انتخاب نمودن مسير دلخواه و مورد نظرشان ، مخير نموده است .

اين اصل اساسى است در ميان قيامهاى ظاهرى و معنوى و يك فرق بارزى است كه

پيشوايان و رهبران غير واقعى متمايز مى سازد؛ چون اين نوع رهبران ،

معمولا براى جلب و مساعدت ديگران ، به هر حيله و تزوير متمسك مى گردند

و براى به دست آوردن پيروزى ، از توسل به هيچ عمل خلاف و غير انسانى ، امتناع نمى ورزند.

 



اگه نگاه نکنی ؟!...
تاریخ: دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:امام حسین ,محرم , عاشورا,
ارسال توسط رهگذر

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 70
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 70
بازدید ماه : 1110
بازدید کل : 4445
تعداد مطالب : 33
تعداد نظرات : 16
تعداد آنلاین : 1

ir